..:: Welcome ::..
آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی رحمه اللّه نقل می کردند که ایشان می فرمود: ((اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند!و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد.)) پاسخهای زیبای رسول مکرم اسلام به مرد اعرابی دنیا دو روز است... راحتى در آخرت است، «وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَها فِى الدُّنْیا فَلا یَجِدُونَهُ.»(1)؛ (و مردم آن را در دنیا جست و جو مى کنند و نمى یابند.) اگر خوشى ها و بدى ها یک جا دیده شود، مى بینیم که دنیا دو روز است: این ماه از ارزش و شرافت بسیار بالایی برخوردار است و یکی از اسباب شرافت آن این است که یکی از ماه های حرام است و یکی از زمانهای ویژه دعا ، و در روزگار جاهلیت نیز به همین ویژگیها معروف و شناخته بوده است و مردم آن روزگار انتظار می کشیده اند این ماه فرا رسد تا برای برآمدن نیازهای خویش دعا کنند ، در این باره حکایت شگفتی نیز هست که سیدبن طاووس بخشی از آن را درکتاب اقبال آورده است . پنجاه ایستگاه بازرسی سه نامه عمل! 1- مناجات عاشقانه گرچه همه زمان ها مخلوق خداست لیکن برخى از آنها از شرافت و ویژگى خاصى برخوردار است. درست است که همه ماه هاى سال، پرتوى از قدرت جهان آفرین است; امّا سه ماه رجب، شعبان و رمضان، داراى امتیاز و برجستگى ویژه اى هستند. در عصر جاهلیت، مردم ماه رجب را گرامى مى داشتند. قرآن نمونههاى جالبى مانند همسر فرعون و همسر حضرت نوح و لوط را نقل مىکند که همسر فرعون با اینکه تنها بود و در خانه فرعون و سرسفره و نانخور و مقهور نظام او بود، ولى با اراده محکمتر از آهن خود، نه فرعون را پذیرفت و نه مقام و طلا و دربار و کاخ او توانست در روحیه او اثر بگذارد و همچنان که در کاخ بود، به فکر کوخ بود و در رژیم طاغوت، هوادار سرسخت رهبر آسمانى خود حضرت موسى بود، برعکس همسر نوح و لوط با اینکه سرسفره وحى تغذیه مىشدند و بیشترین تعلیمات براى آنها بود، چون نخواستند حق را بپذیرند، از آن سرباز زده ونپذیرفتند. ج: استمداد از شیطان ب: استمداد از مجرمان
اول وقت سرّ عظیمی است (حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ)(1)
- در انجام نمازها کوشا باشید.
خود یک نکته ای است غیر از (أَقیمُوا الصَّلوةَ)(2)
- و نماز را بپا دارید.
و همین که نمازگزار اهتمام داشته باشد و مقیّد باشد که نماز را اوّل وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد.(3)
پینوشتها:
1- بقره ، آیه 238.
2- همان ، آیه 42.
3- در محضر بزرگان ، محسن غرویان ، ص 99.
منبع: سایت حوزه علمیه، از کتاب برگی از دفتر آفتاب، ص201
عرض کرد میخواهم داناترین مردم باشم
حضرت فرمود از خدا بترس.
عرض کرد میخواهم از خاصان درگاه خدا باشم
حضرت فرمود شب و روز قرآن بخوان.
عرض کرد میخواهم همیشه دل من روشن باشد
حضرت فرمود مرگ را فراموش مکن.
عرض کرد میخواهم همیشه در رحمت حق باشم
حضرت فرمود با خلق خدا نیکی کن.
عرض کرد میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد
حضرت فرمود توکل به خداکن.
عرض کرد میخواهم در چشم مردم خوار نباشم
حضرت فرمود پرهیزکار باش.
عرض کرد میخواهم عمر من طولانی باشد
حضرت فرمود صله رحم کن.
عرض کرد میخواهم روزی من وسیع گردد
حضرت فرمود همیشه با وضو باش.
عرض کرد میخواهم به آتش دوزخ نسوزم
حضرت فرمود چشم و زبان خود را ببند.
عرض کرد میخواهم بدانم گناهانم به چه چیز پاک میشود
حضرت فرمود به تضرع و توبه به حال بیچارگی.
عرض کرد میخواهم سنگینترین مردم باشم
حضرت فرمود از کسی چیزی مخواه.
عرض کرد میخواهم عرض کرد میخواهم پرده عصمتم دریده نشود
حضرت فرمود پرده کسی را ندر.
عرض کرد میخواهم گورم تنگ نباشد
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره تبارک.
عرض کرد میخواهم مال من بسیارشود
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره مبارکه واقعه هرشب.
عرض کرد میخواهم فردای قیامت ایمن باشم
حضرت فرمود میان شام وخفتن به ذکر خدا مشغول باش.
عرض کرد میخواهم خدای تعالی را در نماز حاضر یابم
حضرت فرمود در وقت ساختن وضو بسیار دقت کن.
عرض کرد میخواهم از خاصان باشم
حضرت فرمود در کارها راستی و درستی پیشه کن.
عرض کرد میخواهم در نامه عمل من گناه نباشد و همیشه خیر و خوبی باشد
حضرت فرمود به پدر و مادر نیکی کن.
عرض کرد میخواهم برای من عذاب قبر نباشد
حضرت فرمود جامه خود را پاک نگهدار.
«أَلدَّهْرُ یَوْمانِ: یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ.»(2) روزگار دو روز است: روزى به نفع تو، و روزى بر ضرر تو. سروصدا و گریه ى اطرافیان نفعى به حال شخصى که در حال احتضار و جان کندن است ندارد، بلکه خلوت(3) و گفتن تهلیل «لا إِلهَ إِلاَّ اللّه » براى طرفین نافع است.(4)
شاید اگر مُحْتَضَر توجه داشته باشد، و جایش خوب باشد، از گریه کردن و اظهار ناراحتى آن ها ناراحت گردد. در روایت آمده است که: «مؤمن و کافر، فردا از تأخیر مرگ حسرت مى خورند و آرزو مى کنند که اى کاش زودتر مرده بودم! مؤمن براى این که زودتر به مقامات و تنعم برسد، و کافر براى تخفیف در عذاب به واسطه ى کمى عمرش.»
1. ر.ک: مستدرک الوسائل، ج 12، ص 173؛ بحارالانوار، ج 75، ص 453؛ عدّة الداعى، ص 179؛ عوالى اللّئالى، ج 4، ص 61.
2. نهج البلاغه، ص 462 و 546؛ بحارالانوار، ج 33، ص 498؛ ج 70، ص 81 و 135؛ ج 74، ص 422؛ ج 75، ص 13 و 84.
3. خلوت ظاهرى و عدم حضور افراد گریه کننده در کنار محتضر و نیز خلوت و توجّه باطنى به حضرت حقّ سبحانه.
4. ر.ک: وسائل الشیعة، ج 2، ص 454؛ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 121.
منبع: سایت آیت الله بهجت
امام صادق)علیه السلام ) فرمود: هرگاه یکی از شما حاجتی از خدا خواست که حتما برآورده گردد، باید دل به خدا ببندد و از مردم ناامید شود، و امید جز خدا نداشته باشد، وقتی که خداوند قلب مؤ من را چنین دید، قطعا حاجت او را - اگر از خدا طلبید - بر می آورد، قبل از آنکه به حساب و باز خواست خداوند در قیامت کشیده شوید خود را به حساب بکشید چرا که در روز قیامت پنجاه ایستگاه (بازرسی ) است که توقف در هر ایستگاه ، مدت هزار سال است ، سپس آیه 5 سوره سجده را خواند:(ثم یعرج الیه من یوم کان مقداره خمسین الف سنه مما تعدون(جبرئیل و فرشتگان به سوی خدا عروج می کنند، در روز )قیامت) که اندازه آن ، پنجاه هزار سال از آنچه می شمارید (از سالهای دنیا باشد).
ادامه مطلب...
حضرت رضا (ع ) فرمود: هنگامی که روز قیامت می شود، انسان با ایمان در پیشگاه خداوند، قرار می گیرد، و خداوند خودش او را به محاسبه می کشد، و کردار او را در معرض دید او قرار می دهد. او نخست ، نامه ای از عمل خود را می نگرد، که در آن گناهانش ثبت شده ، از دیدن آن رنگش تغییر می کند و لرزه بر اندامش می افتد: سپس نامه دیگری را می نگرد، که در آن کارهای نیک ، و پاداش آنها ثبت شده ، از دیدن آن شادمان می گردد. پس از آن خداوند به فرشتگان دستور می دهد که صفحه هایی را بیاورید که در آن ، هیچ گونه اعمالی ثبت نشده است ، فرشتگان آن صفحه ها را در معرض دید مؤمنان قرار می دهند، وقتی مؤمنان آن صفحات را می نگرند، در می یابند که در آن صفحه ها، (پاداش ثبت شده ) ولی عملی نوشته نشده است ، به خدا عرض می کند: خدایا به عزت و جلالت در این صفحات ، عملی نمی بینم . خداوند به آنها می فرماید: راست می گوئید، شما آن اعمال (نیک ) را نیت کردید (ولی موفق به انجامش نشدید) و ما همان اعمال را برای شما ثبت کردیم ، سپس به مؤمنان به خاطر نیت آن اعمال ، پاداش می دهند.
ادامه مطلب...
الهى ! از من آهى و از تو نگاهى . الهى ! عمرى آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ندارم . الهى ! غبطه ملایکه اى را مى خورم که جز سجود نمى دانند، کاش حسن از ازل تا ابد در یک سجده بود. الهى ! تا کى عبدالهوى باشم ، به عزت تو عبدالهو شدم . الهى ! سست از آن که مست تو نیست کیست ؟ الهى ! همه این و آن را تماشا کنند و حسن خود را، که عجیب تر از خود نیافت . الهى ! دل بى حضور چشم بى نور است ، این دنیا را نمى بیند و آن ، عقبى را. الهى ! همه حیوانات را در کوه و جنگل مى بینند و حسن در شهر و ده . الهى ! هر که شادى خواهد بخواهد، حسن را اندوه پیوسته و دل شکسته ده . الهى ! آن که خوب را حباله اصطیاد مبشرات نکرده است ، کفران نعمت گرانبهائى کرده است . الهى ! مراجعات از مهاجرت به سویت تعرب بعد از هجرت است و تویى که نگهدار دل هایى . الهى ! آن که در نماز جواب سلام نمى شنود، هنوز نمازگزار نشده ، ما را با نمازگزاران بدار. الهى ! خوشا آن که بر عهدش استوار است و همواره محو دیدار است . الهى ! آن کس تاج عزت بر سر دارد که حلقه ارادتت را در گوش دارد و طوق عبودیت را در گردن
ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
گناهکار در قیامت با ناله و نفرین به فکر مىافتد تا گناه خود را به دوش شیطان اندازد، ولى شیطان هم انحراف او را معلول اراده انسان مىداند و به مجرمان مىگوید: «فَلاتَلُومُونِى وَ لُومُوا اَنفُسَکُم»
مرا سرزنش نکنید، بلکه خودتان را ملامت نمایید،
«اِلاّ أن دَعَوتُکُم فَاستَجَبتُم لِى» زیرا من در دنیا کارى به شما نداشتم جز دعوت و وسوسه و این خود شما بودید که دعوتم را پذیرفتید،
«اِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّرُوا» من همین وسوسهها و دعوتها را نسبت به بعضى مؤمنان داشتم، ولى آنها قوى بودند و هوشیار و متذکّر مىشدند.
آرى، شما خود خانه دلتان را به من دادید و من هم در آنجا سکونت کردم، «فَهُوَ لَهُ قَرِین» وگرنه من نسبت به مردان خدا هیچگونه تسلّط قهرآمیز و سلطنت و اجبار نداشتم. «مَا کانَ لِى عَلَیکُم مِن سُلطانٍ» ، «لَیسَ لَهُ سُلطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنوا»
د: استمداد از مأموران جهنّمشنیدید، چرا به فکر نیفتادید؟
ه : استمداد از خداوند
زیانکاران ومکذّبین به آیات خدا که به شقاوت و گمراهى خود معترفند، با کمال بىشرمى سرانجام به خداوند مىگویند: «رَبَّنا اَخرِجنَا مِنهَا فَاِنْ عُدنَا فَاِنّا ظالِمُونَ» پروردگارا! ما را از عذاب جهنّم بیرونآور، اگر دوباره خلاف کردیم ظالم و سزاوار دوزخیم، ولى جواب مىشنوند: «قَالَ اخسَئُوا فِیهَا وَ لاتُکَلِّمُونَ» دور شوید و حرف نزنید و خفّه شوید! مگر یادتان رفته که هرگاه بندگان شایسته در مناجات خود مرا مىخواندند و مىگفتند: «رَبَّنا آمَنّا فَاغْفِرلَنا وَارحَمنَا وَاَنتَ خَیرُ الرّاحِمِینَ» و از من طلب عفو و بخشش مىکردند، شما آنان را به مسخره گرفته و مىخندیدید و همین توهین و مسخره کردن سبب غفلت و بدبختى شما شد. (764)
آرى، آنان که خود مؤمن واهل دعا نیستند، لااقل مردان خدا را مسخره نکنند.
منبع
بیچاره گناهکار که هر چه استمداد از خوبان مىکند به جایى نمىرسد، تا بالاخره به فکر مىافتد که گناه خود را به دوش این و آن اندازد، به افرادى مىگوید: «لَولا اَنتُم لَکُنّا مُؤمِنِینَ» (748) اگر شما در دنیا نبودید، ما مؤمن مىشدیم و راه حق را مىرفتیم، شما مانع شدید. ولى پاسخى که مىشنوند این است: «أنَحنُ صَدَدنَاکُم» (749) آیا ما مزاحم هدایت شما بودیم؟ چرا با بودن راه و چراغ و چشم سالم، کجروى را انتخاب کردید؟
گاهى مىگویند: «اَطَعنَا سَادَتَنا وَ کُبَرائَنا فَاَضَلُّونَا السَّبِیلا» (750) خدایا! ما تقصیرى نداریم، زیرا ما بدنبال بزرگان و رهبران فاسد بودیم که به این روز نشستیم، آنها ما را گمراه کردند و از خدا مىخواهند که عذاب این رهبران فاسد را دو برابر قرار دهد، «رَبَّنا آتِهِم ضِعفَینِ مِنَالعَذابِ» (751) ، ولى خداوند مىفرماید: «لِکُلٍّ ضِعْفٌ» (752) نه تنها عذاب بزرگان دو برابر است، (زیرا هم کج رفتند و هم دیگران را به کجروى کشاندند،) بلکه عذاب شما هم دو برابر است، زیرا شما هم در واقع دو گناه انجام دادهاید: یکى اینکه کج رفتید، دیگر اینکه با پیروى خود از رهبران فاسد، آن ستمگران را نیز تأیید و تشویق کردید، پس هم مرتکب گناه انحراف شدهاید و هم مرتکب گناه تشویق ظالم.
گناهکاران به رهبران خود مىگویند: «فَهَل اَنتُم مُغنُونَ عَنّا» (753) ما که عمرى پاى پرچم شما و بله قربانگو و تسلیم بىچون و چراى شما در دنیا بودیم، آیا امروز شما مىتوانید درد ما را دوا و عذاب را از ما برطرف کنید؟! رهبران فاسد مىگویند: «اِنّا کُلٌّ فِیهَا» (754) مگر نمىبینید که ما خودمان نیز در بلاها گرفتاریم.
خلاصه اینکه هر چه گناهکار مىخواهد خودش را برهاند و گناه را به دوش دیگرى (خواه رهبران فاسد یا محیط فاسد) اندازد نمىتواند، زیرا اراده انسان قوىترین نیرویى است که مىتواند تمام سیستمها و نظامهاى غلط را بشکند، انسان ساخته محیط نیست، بلکه سازنده محیط است، انسان تنها سنّتپذیر نیست، بلکه سنّتشکن نیز هست، انسان وابسته به سیستم اقتصادى نیست، بلکه خود داراى اراده و اختیار است.
قرآن نمونههاى جالبى مانند همسر فرعون و همسر حضرت نوح و لوط را نقل مىکند که همسر فرعون با اینکه تنها بود و در خانه فرعون و سرسفره و نانخور و مقهور نظام او بود، ولى با اراده محکمتر از آهن خود، نه فرعون را پذیرفت و نه مقام و طلا و دربار و کاخ او ما را دوا و عذاب را از ما برطرف کنید؟! رهبران فاسد مىگویند: «اِنّا کُلٌّ فِیهَا» (754) مگر نمىبینید که ما خودمان نیز در بلاها گرفتاریم.
خلاصه اینکه هر چه گناهکار مىخواهد خودش را برهاند و گناه را به دوش دیگرى (خواه رهبران فاسد یا محیط فاسد) اندازد نمىتواند، زیرا اراده انسان قوىترین نیرویى است که مىتواند تمام سیستمها و نظامهاى غلط را بشکند، انسان ساخته محیط نیست، بلکه سازنده محیط است، انسان تنها سنّتپذیر نیست، بلکه سنّتشکن نیز هست، انسان وابسته به سیستم اقتصادى نیست، بلکه خود داراى اراده و اختیار است.
Design By : MeysaM